نمایش پیوند یونی👇👇
نمایش پیوند کووالانسی👇👇
🍂🍃😊🍃🍂
😊 لبخندبزن: وقتی با خانواده ات دور هم جمع شده اید..🌹
خیلی ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند...!
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😊 لبخند بزن: وقتی داری سرکارت میروی..🌹
خیلی ها هستند دربدر بدنبال کار وشغل هستند.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😊لبخندبزن: چون تو صحیح و سالم هستی..🌹
خیلی ها هستند دارند بخاطر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج میکنند.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😊لبخند بزن: چون تو زنده ای وروزی داده میشوی وهنوزفرصت برای جبران مافات داری...🌹
مرده هایی هستندآرزوی بازگشت به زندگی رادارندتا عمل صالحی انجام بدهند..اما هیهات!
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😊لبخندبزن: چون تو"خدا"را داری و اورا می پرستی وازاو طلب کمک میکنی...🌹
کسانی هستندکه برای گاو سجده میکنند.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😊لبخندبزن: چون "تو"خودت هستی..🌹
وخیلی ها آرزو دارند که چون"تو"باشند.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
😊😊:لبخندبزن..وهمیشه لبخند بر لبانت داشته باش و خدا راشاکرباش وقناعت پیشه کن وبر تقدیر و مقدرات راضی و تسلیم باش..وهمیشه فرهنگ لبخند را درمحیط زندگی خودت منتشرکن.🌹
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#شیمی
#الکتروشیمی
چندتا نکته کوچولو از الکتروشیمی جا مونده بود اینارم بگیم دیگه تمومه و میتونیم از فردا دوره درسارو شروع کنیم
✅نکته1: آنیون هاازدرون پل نمکی به سمت آند وکاتیون هاازدرون پل نمکی به سمت کاتد حرکت می کنند .تا هم مدار الکتریکی کامل شود وهم محلول ها ازنظر الکتریکی خنثی بمانند.
👈چگونه می توان تشخیص داد که یک واکنش انجام پذیراست یا انجام پذیرنیست ؟ برای این کار صرف نظرازانجام پذیربودن یانبودن واکنش نیم واکنش های آندی وکاتدی آن را می نویسیم وبا استفاده از پتانسیل کاهشی استاندارد ، E0 سلول مورد نظر را تعیین می کنیم اگر E0>0 باشد واکنش درجهت یاد شده انجام پذیر است درغیر این صورت آن واکنش درجهت خواسته شده انجام پذیر نیست .( می تواند درجهت عکس انجام گیرد )
✅نکته2: درسلول های الکتروشیمیایی ،E0 سلول همواره مثبت است .ولی دریک واکنش ممکن است مثبت ویا منفی باشد
سلول غلظتی : سلولی که اختلاف دو نیم سلول آن ،درغلظت محلول آن ها است . رابطه ی E0 سلول غلظتی :
(در رابطه ی فوق غلظت محلول کمتر درصورت وغلظت محلول بیش تر در مخرج کسر قرار می گیرد و n تعداد الکترون مبادله شده است )
✅نکته3: در سلول غلظتی الکترودی که محلول آن رقیق تر باشد آند و محلول غلیظ تر کاتد سلول راتشکیل میدهد .
✅نکته4 : سلول های گالوانی دو دسته اند:
۱- نوع اول (باتمام شدن واکنش دهنده ها ی موجود در آن ها غیرفعال می شوند وامکان شارژ یا پر کردن دوباره ی آن هاوجود ندارد مانند باتری ها وسلول سوختی
2- نوع دوم (مانندسلول های انباره ای یا باتری خودرو قابلیت شارژدارند و می توان بارهااستفاده کرد) .
سلول سوختی : سلول گالوانی نوع اول هستند ، دراین دستگاه واکنش شدیدی چون سوختن کاملا” کنترل می شود وانرژی گرمایی به انرژی الکتریکی تبدیل می شود . برای تولید برق ازیک سوخت گا زی (هیدروژن ، متان ) استفاده می شود ، برای تأمین برق وآب آشامیدنی فضاپیماها ، بیمارستان ها ونیروی محرکه ی وسایل نقلیه استفاده می شود ،خوردگی فلزها (زنگ زدگی) نوعی واکنش اکسایش وکاهش است که دراثرترکیب اکسیژن بافلزها باعث ترد و خرد شدن و فروریختن فلزها می شود (عوامل خوردگی: آب،اکسیژن،محلول اسیدی ) (راه های جلوگیری ازخوردگی آهن:استفاده ازرنگ،قیراندودکردن،استفاده ازروکش به ظروف فلزی-حفاظت کاتدی –گالوانیزه کردن وتبدیل به حلبی (اگر خراشی برسطح حلبی بیافتد ابتدا آهن خورده می شود ولی درآهن سفید اول فلزروی خورده خواهدشد)
سلول الکترولیت (برقکافت ) دستگاهی که درآن انرژی الکتریکی به انرژی شییمیایی تبدیل می شود به دوصورت انجام می گیرد (مذاب ،محلول )
✅نکته5: رقابت کاتیون ها برای گرفتن الکترون براساس E0آن ها ست و آنیون ها ( I->Br->Cl->OH->SO42->NO3->F – (تمایل به اکسایش دارند . آبکاری (آب فلز کاری ) پوشاندن سطح یک جسم بالایه ی نازکی ازیک فلزبه کمک یک سلول الکترولیتی ر ا آبکاری گویند .
✅نکته 6:جسمی که قرار است آبکاری شود درکاتد (قطب منفی) و جسمی که قراراست روکش شود درآند (قطب مثبت ) قرار میدهند .محلول باید دارای یون های فلزی باشد که قرار است روکش شود
(درپالایش الکتریکی مس ، مس ناخالص درآند ومس خالص درکاتد قرارمیگیرد محلول سولفوریک اسید ومسл سولفات استفاده می شود)
آلومینیم طبق روش هال ازسنگ معدنی به نام بوکسیت (آلومینای ناخالص) درحضور کریولیت مذاب برفکافت می شود دراین دستگاه آند از جنس گرافیت وبدنه ی ظرف کاتد است قبل از روش هال Al ازAU,Ag گرانتر بود(دما ذوب آلومینای خالص۲۰۴۵وکریولیت۹۶۰)
💟💟
⚜پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرامش خاطره ای جالب از برخورد یک پسربچه واکسی با خودش را نقل کرد که خواندنش خالی از لطف نیست:
👇⚜👇⚜
ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس میخواهی؟
کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»
به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن میمالد. وقتی کفشها را حسابی واکسی کرد، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفشها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را صیقلی کرد.
گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمیشود.»
در مدتی که کار میکرد با خودم فکر میکردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش میکند! کارش که تمام شد، کفشها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفشها را پوشیدم و بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟»
گفت: اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.»
گفتم: «بگو چقدر؟»
گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.»
گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟»
گفت: «یا علی.»
با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانیاش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن افراشتهاش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.»
گفتم: «بله میدانم، میخواستم امتحانت کنم!»
نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم.
گفت: «تو؟ تو میخواهی مرا امتحان کنی؟»
واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که میرفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانههایی فراخ، گامهایی استوار و ارادهای مستحکم. مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من میآموخت. جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم، جلوی خدا